چند روز از اخرین مطلبی گذاشتم میگذره . امروز صبح امتحان پایان بخش ارتوپدی داشتیم و فردا با برگزاری کارگاه آتل قرار هست بخش ارتوپدی به آخر برسه. ارتوپدی در ابتدا یعنی ابریشم،سبحان،قریشیان و عبدلی !! و سپس علمی بس عجیب با اتند هایی عجیب تر !!
یکی از اتند ها نتایج فوق العاده ای رو توی کارنامه ی تحصیلیش داشت و به شدت ذوق زده شدم از این همه پشت کار و تلاش !!
این چند روز درگیر مطالعه برا امتحان امروز صبح بودم . کم و زیاد خوندم ، اما امتحان مطابق میلم پیش نرفت مخصوصا بخش کتبی . سوالایی رو غلط زدم که از دید خودم مباحث مزخرفی بود ولی خب زندگی همینه درس گرفتن از اشتباهات !!
اینجا لازم می دونم چند تا نکته رو بگم . لازم هست وقتی شکست میخوری نگاه کنی ببینی که کی میخنده ، و تصویرش رو توی ذهنت نگهداری و توی خودت خشم بسازی و از خشمت در راستای اهدافت استفاده کنی و همچنین ببینی که کی ناراحت شده ، تا تصویرش رو توی ذهنت نگهداری و در خودت ایمان بسازی و ازاون ایمان در راستای رسیدن به اهدافت استفاده کنی . همچنین به هیچکس نباید اعتماد کرد و باید در شرایط سخت افراد رو آزمایش کرد و هیچ وقت افرادی رو که کمک نکردن نباید فراموش کرد و همیشه در زندگی باید جنگید ، جنگید و جنگید . و دانست بعضی ها ارزش جنگیدن ندارند.
بعد از امتحان حالم گرفته بود . رفتم در مورد امتحان با یکی از اساتید صحبت کنم و چندتا نکته که توی امتحان مهم بود رو از اساتید بپرسم و بعد با همون استاد رفتم درمونگاه و مریض دیدم با یکی اینکه همه بچه ها رفته بودن خونه !!
بعد ازخواب عصر با یکی از بچه ها رفتیم بیرون و بعد از مدت ها شیرینی خرید ماشینش رو با شام بهم داد و بعد هم رفتیم به آخرین سانس سینما و بمب یک عاشقانه رو دیدیم !!
فیلم جالی بود . و به بسیاری از نکات به شکل غیرمستقیم و ریز به خوبی اشاره می کرد . اما درون مایه ی فیلم یک جمله بود : حرف ها مونو بهم بزنیم نکنه خیلی دیر بشه !!
1:56 چهارشنبه بیست و هشتم اذرماه نود و هفت
صبح هفتم رمضان 1441؛ شروعی دوباره
رو ,امتحان ,ها ,توی ,بخش ,ارتوپدی ,یکی از ,رو توی ,با یکی ,و بعد ,بخش ارتوپدی
درباره این سایت