چقد سخته پدر بزرگ و مادر بزرگت هردو ی جور فوت کنن. و ناگهانی . اینقد توی این امتحانات لعنتی دلم میخاست ببینمش . اینقد دلم براش تنگ شد . ولی ما خدا نیستیم . این تنها چیزیه که ارومم میکنه . کاش همسایه نبودیم . کاش اینقد خوب نبود . ادم وقتی یکی که دوستش داره از دست میده نابود میشه . هیچ وقت فکر نمی کردم اینقد زود بره و تنهام بذاره .
چقد با پدر بزرگمو همو دوست داشتن . یه بار ندیدم به هم بگن ولی از رفتاراشون تنها چیزی که میشد فهمید همین بود . یه بار ندیدم به هم غضب کنن و با هم تند حرف بزنن . چقد خوب بودن هردوشون چقد دوسشون داشتم خیلی سخته . خیلی .
چقد بد تموم شد این ترم .
چقد این غزل/ملمع حافظ خوبه .
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه
راستی سلام .
صبح هفتم رمضان 1441؛ شروعی دوباره
چقد ,دوست ,اینقد , ,هم ,دلم , چقد ,بار ندیدم ,کنن و ,ندیدم به ,یه بار
درباره این سایت